جدایی غصه پر قصه اییست که من اینک نا باورانه به انتظارش نشسته ام.ای خدای آسمانهای من.چه کسی این قصه پردردم را باور خواهدکرد.قسم به روزگارت که به زانو در آمده ام.چیزی که تصورش نیز برایم محال بود اینک چه سنگین در باورم خیمه زده است.
آرش-بندر عباس مهرماه ۸۵
سلام بر آرش خان
میگم جدایی قصه ی پر غصه ایست یا غصه ی پر قصه ایست ؟؟؟ !
به هر حال قشنگ نوشته بودی .
خوشحال میشم به منم سر بزنی
بای بای