تو هوای گرم بندر عباس تجسم کن!توی یه هوای سرد پاییزی تو یه جاده با درختان سر به فلک کشیده با برگهای زرد پاییزی منتظری.آره منتظری یکی بیاد.از دور پیچ جاده منظره قشنگی رو درست کرده.بد یه بادسردهمراه با خشخش برگها میخوره توصورتت.دستات تو بغلت محکم فشار میدی شاید گرم تر بشی.خورشید چه رنگ قشنگی تو غروب داره.کم کم نم نم بارون پاییزی هم شروع میشه.بوی نمی به هوا بلند میشه.بد اونی که قرار بود بیاد با یه ماشین مدل بالا میاد دنبالت!آره خودش صدای آهنگ مورد علاقش و همراه با باد میتونی گاهی وقتها بشنوی.یاد اولین بار میوفتی که همدیگرو دیدی.اون موقع زمستون بود وبدجوری برف میومد.اون سری اون مونتظرت بود.ولی حیف بد که بیدار میشی میبینی توی بندر عباسی با دمای ۴۵ درجه سانتیگراد!!!